جوان آنلاین: توان نرم اروپاییان در جهان عرب، چه بسا آسیبی برگشتناپذیر دیده باشد. در پنج ماه گذشته، اروپاییها به خاطر اعمال استانداردهای دوگانه در واکنشهای خود به حملات اسرائیل در غزه (در قیاس با حمله روسیه به اوکراین) مورد اتهامات مستمری قرار گرفتهاند. اتهامها درباره اجرای استانداردهای دوگانه، به سرعت و با فراوانی از سوی کشورهای عربی، قدرتهای در حال ظهور، رقبای جغرافیایی، مقامات سازمان ملل و حتی خود مقامات غربی مطرح شده است. هنگامی که روسیه در سال ۲۰۲۲ با شکستن قوانین بینالملل به اوکراین تجاوز کرد، اروپاییها تحریمهای «گسترده و بیسابقه»ای را در تجارت، سرمایهگذاری و حتی بایکوتهای ورزشی علیه مسکو پیاده کردند. در جریان تلاش لابی بزرگ جهانی، رهبران اروپایی، حمایت از اوکراین را به عنوان دفاع از قوانین و نرمهای جهانی تصویر کردند.
اما در مقابل، بسیاری از رهبران اروپایی به فراخوان آتشبس در غزه واکنش منفی نشان دادند و به طور کلی از محکومکردن نقض قانون بینالملل از سوی اسرائیل، رویگردان شدند و به جای آن با حمایت گسترده از اسرائیل، حتی در برابر لحن و ادبیات نسلکشی وزیران اسرائیل سکوت کردند. همچنین بلافاصله پس از هفتم اکتبر، اروپاییها به سرعت به تعلیق یا بازبینی در کمک مالی به سازمانهای غیردولتی فلسطینی پرداختند، هرچند شواهد قابل اعتمادی هم از انحراف مالی یا حمایت از تروریسم وجود نداشت.
ناتوانی اروپا در حمایت از قوانین بینالملل در غزه، به شدت به ادعاهای آنها برای دفاع از این قوانین در اوکراین و جاهای دیگر آسیب میزند. این بیاعتباری، ضربهای است به قلب یکی از داراییهای کلیدی اروپا که همان نیروی نرم آن است. همانطور که یک مطالعه مشترک شورای اروپایی امور خارجی ECFR و دانشگاه اکسفورد در سال ۲۰۲۳ نشان داد، اروپا از «ذخیره بزرگی» از نیروی نرم برخوردار است که نه تنها از رونق اقتصادی نسبی آن بلکه همچنین از ارزشهای اجتماعی مرتبط با آن زاده میشود، اما جنگ غزه در حال نابودکردن این ذخیره است چراکه اروپاییان به همدستی محتمل با نسلکشی متهم هستند.
کاهش هواخواهی امریکا
استانداردهای دوگانه به ندرت یک اتهام تازه است. یک دیپلمات بریتانیایی سرشناس در سال ۲۰۲۱ گفت که «ما پیوسته با تناقضهای بیپایان میان مواضع خود [در زمینه حقوق بشر]سیر میکنیم.» به نظر میرسد مقامهای اروپایی بر این باورند میتوانند این آسیب کوتاهمدت به وجهه خود را تحمل کنند و گمان دارند هنگامی که خشونت در غزه کاهش یابد، روابط اروپا با جهان عرب به حالت عادی بازمیگردد، اما این یک سنجش نادرست است، نگرشهای عمومی درباره غرب در سراسر منطقه خاورمیانه دچار افت شدیدی شده است. یک نظرسنجی از مؤسسه بارومتر عربی در تونس نشان داد هواخواهی از ایالاتمتحده در طول ماه اکتبر ۲۰۲۳ به شدت کاهش یافته، این پدیده در سراسر خاورمیانه در حال رخ دادن است.
بخشی از این آسیب ممکن است جبرانناپذیر باشد. برخلاف موارد پیشین بیآبرویی، اکنون به نظر میرسد قدرتهای اصلی غربی عمدتاً متحد هستند، در حالی که نگرش مردم نسبت به امریکا و انگلستان به طور عمیقی با «جنگ علیه ترور» و حمله سال ۲۰۰۳ به عراق آسیب دید. فرانسه و آلمان همیشه امتیازات مثبت بسیار بیشتری را حفظ کردند، چراکه با این مداخلات مخالف بودند، اما این وضعیت در رابطه با جنگ غزه صدق نمیکند. نظرسنجی اخیر مؤسسه دوحه در ۱۷ کشور عرب نشان داد تنها دیدگاه ۱۰- ۸ درصد از پاسخگویان درباره واکنشهای بریتانیا، فرانسه و آلمان به غزه مثبت است، یعنی تنها اندکی مثبتتر از امتیازات امریکا که ۳ درصد بود.
بیزاری اجتماعی نسبت به واکنش غرب به جنگ غزه، محیط و شرایط موجود برای روابط اروپا با جامعه مدنی در جهان عرب را به طور اساسی تغییر داده است. برای جامعه مدنی در جهان عربی گستردهتر که زیر فشار بیوقفه دولتهای خودشان هم هستند، استانداردهای دوگانه اروپا درباره غزه، دشواریهای بسیاری را به وجود آورده است. در حالی که دولتهای سرکوبگر همیشه به فعالان حقوق بشر اتهام میزدهاند که مجری برنامههای غربی هستند، این اتهام همچنان با خطرات تازهای همراه است. به عنوان مثال، در تونس، دولت با استفاده از خشم عمومی (نسبت به مواضع غرب) و برای کنترل فعالیت سازمانهای غیردولتی منتقد، لایحهای را مطرح کرده است که به طرز چشمگیری آزادیهای آنها را محدود خواهد کرد و ارتباط این سازمانها با کشورهای «ریاکار غربی» را زیر ذرهبین قرار میدهد. در نوامبر گذشته، وزیر امور خارجه تونس گفت: «ما دیگر خواهان دموکراسیهای دروغینی نیستیم که از سوی خارجیها یا به واسطه پول هدایت میشوند. ما خواهان توازن داخلی و دموکراسی معتبر تونسی هستیم، بدون دخالتی از خارج یا سازمانهای غیردولتی که از بیرون هدایت میشوند.»
ممانعت از سقوط وجهه بیشتر
در حالی که برخی سازمانهای غیردولتی در خاورمیانه و شمال آفریقا، ممکن است کاملاً روابط خود را با کشورهای غربی قطع کنند، دیگران ممکن است بیشتر به دنبال ایجاد تنوع در منابع مالی خود باشند تا وابستگی به غرب را کاهش دهند. یک شهروند دوتابعیتی مصری- اروپایی که سمت مهمی در یک سازمان بینالمللی جامعه مدنی دارد، میگوید: «در گذشته، خود را متقاعد میکردیم پول غرب قابل پذیرش است، اما پول چین و خلیجفارس ناپسند است، زیرا پول اینها «منافعمحور»، اما پول غربیها «ارزشمحور» است، حالا میبینیم که اینطور نبوده است.»
همه این کمکهای مالی زیر نظارت شدید دولتهای منطقه است، اما غزه فرصتهایی را برای دیگر قدرتهای جهانی فراهم میکند تا روابط عمیقتری با جامعه مدنی جهان عرب برقرار کنند.
غرب ممکن است ارزش حمایتی خود برای جامعه مدنی عربی را هم کمرنگ کند. سازمانهای غیردولتی در برخی کشورها، درخواست دولتهای غربی برای حمایت از زندانیان سیاسی را رد میکنند چراکه میبینند این حمایتها ممکن است در واقع آنها را به خطر اندازد و در نگاه مردم، آنها را هوادار استانداردهای دوگانه جلوه دهد.
بازسازی وجهه اروپا در میان افکار عمومی و جامعه مدنی جهان عرب، مستلزم آن است که اسرائیل را به خاطر نقض قوانین بینالمللی پاسخگو سازیم. دولتهای اروپایی باید حمایت قاطع خود را از سازوکارهایی مانند دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان کیفری بینالمللی اعلام کنند. این کار در حال حاضر دور از دسترس به نظر میرسد به ویژه با توجه به شکاف عمیق در درون و میان دولتهای اروپایی.
در عین حال، اسپانسرهای اروپایی باید به فوریت تدابیر مشروط خود را مورد بازبینی قرار دهند و هرگونه اقدامی را که به شکل نامناسبی آزادی بیان شرکای فلسطینی را محدود و آنها را بدنام جلوه میدهد، متوقف کنند. بنیادیتر هم این است که اروپاییها به گستره و عمق سقوط وجهه خود توجه نشان دهند؛ وجههای که آن اندازه منفی شده که گروههای حقوق بشری ممکن است به جاهای دیگری برای تأمین مالی خود روی آورند. این وضعیت، تأثیر ملموسی بر نفوذ اروپا بر خاورمیانه خواهد داشت، در شرایطی که پایههای توان نرم آنها در حال فرسایش است.
* شورای اروپایی امور خارجی، مارس ۲۰۲۴
ترجمه: معاونت مطبوعاتی